همکلاسیها جمعه 13 ارديبهشت 1398برچسب:, :: 12:24 :: نويسنده : 2lone
▓▒░♥♥♥به بهشت نميروم اگر تو آنجا نباشي مادر. ♥♥♥ █▓▒░
دو شنبه 19 فروردين 1398برچسب:, :: 13:35 :: نويسنده : 2lone
بد حالمون گرفته شدا........ چقد ذوق کردیم که این ترم فرجه داریم..دیگه نمیدونستیم کشکه من فقط یه سوال دارم ......چرا الان؟چرا الان گفتن؟ بنده دم به دقیقه از آموزش سوال میکردم که آیا تغییر میکنه ؟جالب اینجاست که عصبانی هم میشدن که بابا به دانشگاه ما ربطی نداره... فرقش چیه؟؟؟؟اگه زودتر میگفتن یه خاکی به سر میریختیم..نمیخام بگم تو عید میشستم درس میخوندم نه جانم حداقلش اینه که بش فک میکردم شیون سر میدادم از استرسم کم میشد..... آقا جان من راضی نیستما..اصلا حرکت قشنگی نبود. جمعه 1 فروردين 1398برچسب:, :: 17:33 :: نويسنده : 2lone
بخواب آروم عسل بانو پنج شنبه 24 اسفند 1398برچسب:, :: 1:32 :: نويسنده : 2lone
گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهایی کشید
پنج شنبه 23 اسفند 1398برچسب:, :: 23:45 :: نويسنده : 2lone
خوابگاه خالي اين حرفا رو اكثر بجه هاي خوابگاهي ميفهمن00000000000000 4طبقه خالي تنها 15 نفر00000 راهرو ها تميز بدون دم پايي هاي پخش وپلا00000000000 تو اشزخونه هيج صداي اهنگي نميادوقتي بچه ها دارن اشپزي ميكنن00000000000 همون صداي باد معروف حوالي بعثت تو سالنا بيچيده0000000000 سرپرست خوابگاه تنها نشسته و از اينكه كسي نيست كه بهش تذكر بده حوصلش سررفته 000000 دلتنگ اون همه سرو صدا شدم0000000000 شب اخره فردا اين خوابگاه ميمونه و سم پاشي00000000000
همين00000000000!!!!
چهار شنبه 23 اسفند 1398برچسب:, :: 1:24 :: نويسنده : 2lone
به هر آدمی پیله نکنین ، توهم پروانه شدن میگیرتشون.........!!
سه شنبه 22 اسفند 1398برچسب:, :: 20:26 :: نويسنده : 2lone
پله ها
..................................................
بـیـهـو د ه و ر ق مـی خـو ر نـد تـقـو یـم هـا ی ِ جـهـا ن ; شـنـبـه هـا یـی کـه فـقـط پـیـشـو نـد شـا ن عـو ض مـی شـو د
دو شنبه 21 اسفند 1398برچسب:, :: 13:55 :: نويسنده : 2lone
دوستای گلم من واقعا شرمنده ام از این که علاقه ای به تبادل لینک ندارم و نمیخام بازدید کننده هام زیاد شن و جایزه هم نمیخام از این که اینقد به بنده ی حقیر لطف دارید و نظر میزارید ممنونم... ولی خواهشا منو ببخشید که بهتون سر نمیزنم....alone
یک شنبه 20 اسفند 1398برچسب:, :: 11:7 :: نويسنده : 2lone
;کیا خونه تکونی کردن؟ کیا اهل کمک کردن به ماماناشونن؟ امسال چه کاره اید؟ فقط خونه رو میتکونید یا اهل تکوندن دلتونم هم هستید؟ بیاین اینجا بنویسیم چطور میخایم تازه بشیم! اصلا میخاین تغییر کنید؟دل تکونی یعنی چی؟
جمعه 18 اسفند 1398برچسب:, :: 12:16 :: نويسنده : 2lone
سری جدید صندلی داغ
مامنتظرمیمونیم شما ها هم باخبر شید... _داغ تر از قبل..... _دعوا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ _آره اصلا دعوا کی به کیه؟ _همتون میتونید بیاید...حتی شما غریبه ها که خیلی لطف دارید به این وبلاگ.. _پس آمار بدید تا راش بندازیم... این دفعه صندلی داغ بی قانونه...بی محدودیت..
پنج شنبه 17 اسفند 1398برچسب:, :: 14:2 :: نويسنده : 2lone
اینم از سال 92........ انگار همین دیروز بود سال 91 رو تبریک گفتیم..اه حال آدم گرفته میشه حالا فعلا که تو اسفندیم لوس بازی هامونو میزاریم واسه وقتی که عید شد.. اومدیم بگیم که ما هنوزم فعالیم هستیم حتی اگه شما نباشید.... عیدتووووووووووووووووووووووون مبارک دوستای من..
معنای واقعی باد وطوفان رو فقط تو خوابگاهای بعثت میشه درک کرد.. کم وزن هایی مثل من باید خیلی حواسشونو جمع کنن.... طفلی ناظم خوابگاه که دیشب داشت دنبال صدای جیغ بچه ها میگشت که بهشون تذکر بده غافل از اینکه صدایه باده... _بابا خانم ........بخدا بچه ها نیستن. _نخیر خانم قنبری این صدای بچه هاست لابد تولد گرفتن ..چیه نکنه دوستای خودتن میخای بپیچونی.. _ای بدبختی
. ........................................ کسی صدایم را در باد نشنید گاهی وقت ها اینقد سر در گم و بی قرار میشم که ناخود آگاه تو لیست شماره های دوستام دنبال شماره خدا میگردم اما غافلم........... غافل از این که خدارو ثبت نکرده بودم.... پس منتظر میشینم چون مطمانم خدا تنها کسیه که همیشه معرفتشو بهم ثابت کرده.... خدا همیشه با منه .................. امروز دلتنگم.... نه خیلی وقته که دلتنگم....کاش بقول خودم گفتنی وقتی که دلتنگ میشم میتونستم ....!!!حیف که نمیشه بگم. اصلا معنیه دلتنگیه چیه؟؟؟ یعنی دلت تنگ بشه؟؟ یعنی اونی که تو دلته احساس خفگی کنه؟؟ دلتنگم...مثل مادری که آخرین سرباز برگشته از جنگ هم پسرش نبود.. امروز اومدم تو وبلاگ چون میدونم کسی اینجا نیست...دیگه هرکی سرش گرمه کارایه خودشه ...........همه دارن با تظاهر زندگی میکنن............... عجب دنیایه پستیه دنیایه ......بی خیال بزار چیزی نگم.. بزار چیزی ننویسم برا اونایی که دندون تیز کردن برا حرف درست کردن...
بیخیال! شنبه 15 مهر 1398برچسب:, :: 9:20 :: نويسنده : 2lone
دوران قبل از دانشگاه = حسرت قبول شدن در دانشگاه = صعود كنكور = گذرگاه كاماندارا دوران دانشجویی = سالهای دور از خانه خوابگاه دانشجویی = آپارتمان شماره 13 بی نصیبان از خوابگاه = اجاره نشین ها امتحان ریاضی = كشتار بیوجرسی امتحان میان ترم = زنگ خطر امتحان پایان ترم = آوار لیست نمرات دانشجویی = دیدنیها نمره امتحان = پرنده كوچك خوشبختی مسئولین دانشگاه = گرگها استادان = این گروه خشن اشپزخانه = خانه عنكبوت رستوران دانشگاه = پایگاه جهنمی پاسخ مسئولین = شاید وقتی دیگر دانشجوی ا خراجی = مردی كه به زانو در امد دانشجوی فارغ التحصیل = دیوانه از قفس پرید دانشجوی سال اولی = هالوی خوش شانس واحد گرفتن = جدال بر سر هیچ مدرك گرفتن = پرواز بر فراز آشیانه فاخته پاس كردن واحدها = آرزوهای بزرگ مرگ استادها = جلادها هم میمیرند محوطه چمن دانشگاه =حریم مهرورزی استاد راهنما = مرد نامرئی كمك هزینه = بر باد رفته درخواست دانشجویان = بگذار زندگی كنم دانشجوی دانشگاه صنعتی = بینوایان برخورد استادان = زن بابا اتاق رئیس دانشگاه = كلبه وحشت شب امتحان = امشب اشكی میریزم تقلب در امتحان = راز بقا یادگیری = قله قاف دانشجوی معترض = پسر شجاع دكتر بهداری = گله بان تربیت بدنی1 = راكی تربیت بدنی2 = راكی خاطرات استادها = اعترافات یك خلافكار انصراف = فرار از كولاك تصییح ورقه امتحان = انتقام نمره گرفتن از استاد = دوئل مرگ شاگرد اول = مرد 6مبلیون دلاری آرزوی دانشجویان = زلزله بزرگ هیئت علمی = سامورا یی ها رئیس دانشگاه = دیكتاتور بزرگ رفتن به خوابگاه دختران = عبور از میدان مین معاون اموزش = دزد دریایی برخورد مسئولین = كمیسر متهم میكند از دانشگاه تا خوابگاه = از كرخه تا راین
شنبه 15 مهر 1398برچسب:, :: 9:14 :: نويسنده : 2lone
کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست. بالای سرش را نگاه کرد. تعدادی میمون را دید که کلاه ها را برداشته اند. فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد. در حال فکر کردن سرش را خاراند و دید که میمون ها همین کار را کردند. او کلاه را از سرش برداشت و دید که میمون ها هم از او تقلید کردند. به فکرش رسید… که کلاه خود را روی زمین پرت کند. لذا این کار را کرد. میمون ها هم کلاه ها را به طرف زمین پرت کردند. او همه کلاه ها را جمع کرد و روانه شهر شد. سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد. پدربزرگ این داستان را برای نوه اش تعریف کرد و تاکید کرد که اگر چنین وضعی برایش پیش آمد چگونه برخورد کند. یک روز که او از همان جنگل گذشت در زیر درختی استراحت کرد و همان قضیه برایش اتفاق افتاد. او شروع به خاراندن سرش کرد. میمون ها هم همان کار را کردند. او کلاهش را برداشت، میمون ها هم این کار را کردند. نهایتا کلاهش را بر روی زمین انداخت. ولی میمون ها این کار را نکردند. یکی از میمون ها از درخت پایین آمد و کلاه را از روی زمین برداشت و در گوشی محکمی به او زد و گفت: فکر می کنی فقط تو پدربزرگ داری؟ !
شنبه 15 مهر 1398برچسب:, :: 9:13 :: نويسنده : 2lone
• ترم اول (ترم جو گیریدگی):
الو سلام مامانی. منم هوشنگ. وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه. وای خدا خوابگاه رو بگو. وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده؛ تنم مور مور میشه... راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه. دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشه! لامصب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!! پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان! • ترم دوم (ترم عاشق شدگی):
آه ای مریم. ای عشق من. همه زندگی من.!!!!!!! می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی.!!!!!! می خواهمت با تمام وجود عزیزم.!!!!! همه پول و سرمایه من متعلق به توست.!!!!!!! بدون تو این دنیا رو نمی خوام. کی میشه این درس من تموم شه تا بیام باهات ازدواج کنم ... امروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانه ای در کلاس می درخشیدی تماشا می کردم... • ترم سوم (ترم افسردگی):
الو مامان سلام. مریم منو ول کرد و گذاشت رفت! مامان جون افسرده شدم آخه اولین عشقم بود حالا هم دارم میمیرم از غصه. ای خدا بیا منو بکش و راحتم کن. مامان من این زندگی رو نمی خوام ... دیگه خسته شدم از دنیای وانفسا • ترم چهارم (ترم زرنگ شدگی):
الو سلام مهشید جون خوبی عزیزم؟ منم پژمان! کجایی نفس؟ نیستی؟ دلم تنگ شده واست. گنجشک کوچولوی من. بیا ببینمت قربونت برم ... مهشید جون من پشت خطی دارم. مامانمه. بعداً بهت زنگ میزنم ... الو به به سلام چطوری ندا جون؟ آره بابا داشتم با مامانم صحبت می کردم! پیرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوی من حالت خوبه؟ به خدا منم دلم یه ذره شده واست. باشه عزیزم فردا ساعت 11 پارک پشت دانشکده دارو...
• ترم پنجم (ترم مشروطه گی):
• ترم ششم (ترم ولخرجیدگی) :
! ! ! ! ! ! ! ! ! ! ! وبلاگ یک دختر وااااااااااااااااای امــــــــــــروز تــــــــفلــــد مــــــــه
شنبه 15 مهر 1398برچسب:, :: 9:5 :: نويسنده : 2lone
داستان غم انگیز از یک دانشجوی چینی:
این داستان کاملا واقعی در یکی از دانشگاه های چین اتفاق افتاد!!! لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید . . .
ادامه مطلب ... پنج شنبه 6 مهر 1398برچسب:, :: 1:7 :: نويسنده : 2lone
دانشجو مواظب باش!!!
خودکارتو گم کنی = خودکار نداری خودکار نداشته باشی = جزوه نداری جزوه نداشته باشی = درس نمی خونی درس نخونی = پاس نمیشی پاس نشی = مدرک نمی گیری مدرک نگیری = کار گیرت نمیاد کار نداشته باشی = پول نداری پول نداشته باشی = غذا نداری غذا نداشته باشی = لاغر مردنی میشی لاغرمردنی بشی = زشت میشی زشت بشی = عاشقت نمیشن عاشقت نشن = ازدواج نمیکنی ازدواج نکنی = بچه نداری بچه نداشته باشی = تنهایی تنها باشی = افسرده میشی افسرده بشی = مریض میشی مریض بشی = میمیری . . . . پس حواست باشه خودکارتو گم نکن وگرنه میمیری...!! چهار شنبه 5 مهر 1398برچسب:, :: 23:41 :: نويسنده : 2lone
کتاب اول دبستان شامل تغییراتی در متن شده که در زیر برای شما آماده کردیم ...
چوپان دروغگو عزیز شده و کلی طرفدار داره،
رفته تایلند گیساشو ببافه،
کوکب خانم رفته یه ماکروفر سامسونگ خریده و دیگه حوصله مهمونداری رو نداره و جواب تلفن رو هم نمیده،
حسنک گوسفنداشو فروخته و پیکان خریده مسافرکشی میکنه، آرش کمانگیر معتاد شده و دیگه سنگ هم نمی تونه پرت کنه،
اسباشونو فروختن و موتور خریدن میرن کیف قاپی،
انگشتشو بکنه تو سوراخ سد، خانواده آقای هاشمی دیگه بنزین ندارن برن مسافرت در ضمن دل خوشی هم از راه و سفر ندارن چون آخرین باری که تو راه گوشت کبابی خریدن چوپان دروغگو گوشت خر بهشون فروخته
چهار شنبه 5 مهر 1398برچسب:, :: 22:32 :: نويسنده : 2lone
دوباره بال وپر پروازم درآمد
سه شنبه 3 مرداد 1386برچسب:, :: 17:22 :: نويسنده : 2lone
دوستان نماز و روزه هاتون قبول.چندتا عکس خوشمزه افطاریبراتون گذاشتم(ببینین)
ادامه مطلب ... سه شنبه 3 مرداد 1386برچسب:, :: 16:41 :: نويسنده : 2lone
باید پس از خواندن سئوال در عرض فقط 5 ثانیه به آن جواب
درست را بدهید در پایان تعداد پاسخهای درست شما ضرب
در 10 میشود و میزان آی کیو شما را نشان میدهد.
1- بعضی از ماهها 30 روز دارند بعضی 31 روز چند ماه 29 روز دارد؟ 2- اگر دکتر به شما 3 قرص بدهد و بگوید هر نیم ساعت 1 قرص بخور چقدر طول میکشد تا تمام قرصها خورده شود؟
3- من ساعت 8 شب به رختخواب رفتم و ساعتم را کوک کردم که 9 صبح زنگ بزند وقتی با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدم چند
ساعت خوابیده بودم؟
4- عدد 30 را به نیم تقسیم کنید وعدد 10 را به حا صل آن اضافه کنید
چه عددی به دست می آید؟
5- مزرعه داری 17 گوسفند زنده داشت تمام گوسفند هایش به جز 9 تا مردند چند گوسفند زنده برایش باقی مانده است؟
6- اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی یک چراغ نفتی و یک شمع
باشد اول کدامیک را روشن میکنید؟
7- فردی خانه ای ساخته که هر چهار دیوار آن به سمت جنوب پنجره دارد خرسی بزرگ به این خانه نزدیک میشود این خرس چه رنگی
است؟
8- اگر 2 سیب از 3 سیب بردارین چند سیب دارید؟ 9- حضرت موسی از هر حیوان چند تا با خود به کشتی برد؟
10- اگر اتوبوسی را با 43 مسافر از مشهد به سمت تهران برانید
و در نیشابور 5 مسافر را پیاده کنید و 7 مسافر جدید را سوار کنید
و در دامغان 8 مسافر پیاده و 4 نفر را سوار کنید و سرانجام بعد
از 14 ساعت به تهران برسید حالا نام راننده اتوبوس چیست؟
ارزیابی تست براساس تعداد جوابهای نادرست سطح هوش
7تا و بیشتر دانش اموز دبستان
6 تا دانش اموز دبیرستان 5 تا دانشجو
2-3 استاد دانشگاه 1 مدیران ارشد
پاسخ تست ها 1- تمام ماهها حد اقل 29 روز را دارند!!! 2- یک ساعت (شما یک قرص را در ساعت 1 و دیگری را
درساعت 1 و 30 و بعدی را در ساعت 2 می خورید) !
3- ساعت کوکی نمیتواند شب و روز را تشخیص دهد پس به اولین ساعت 9 که برسد زنگ میزند که
ساعت 9 شب است!!!
4- حاصل 70 است ( تقسیم بر نیم معادل ضرب در 2 است)!
5- او 9 گوسفند خواهد داشت!
6- کبریت!!! 7- سفید چون خانه ای که هر چهار دیوارش رو به سمت جنوب پنجره داشته باشد باید در نوک قطب شمال باشد !
8- همان2 سیب!
9- هیچ( حضر ت نوح بود نه حضرت موسی)!!! 10- خوب خودتونید دیگه( نام خودتان)! سه شنبه 3 مرداد 1391برچسب:, :: 16:31 :: نويسنده : 2lone
معنای رمضان
رمضان از چه کلمه ای ریشه گرفته شده است؟ و شوال است. ریشه کلمه رمضان از رمض است و رمض به معنی داغی سنگ در اثر شدت حرارت تابش خورشید و به معنی شدت گرما میباشد. در بیان علت نامیده شدن این ماه به این اسم گفته شده است: چون در لغت قدیم، اسامی ماهها را به نام آن زمانی از سال که در آن قرار داشته نام گذاری کرده اند و رمضان در موقع نام گذاری، هنگام تندی حرارت گرما واقع شده بود. الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدًی لِلنّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ ، (روزه، در چند روز معدود) ماه رمضان است؛ ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم ، و نشانه های هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است.) سه شنبه 3 مرداد 1386برچسب:, :: 16:16 :: نويسنده : 2lone
امشب، چشمهایم را پنهان میکنم تا خواب، راه دیدگانم را نیابد.
آمدگان بیدرنگ، از آسمان و روندگان نورانی به آسمان، در تدارک کدامین واقعه باشکوه، چنین فرمانبرداران بیچون و چرای خالق این شبند!
باد، مأمور است تا رایحه باد صبا را برافشاند و اشک، بر آن است تا آتشی فرو نشاند.
نویسندگان آسمان، قلم به دست، در تدارک بر چیدن سیاهیها از نامههای شب بیداران امیدوار و اشک ریزان شب زنده دارند؛ زنهار، دل به او بسپار، ای شب زنده دار، تا سیاهی نماند.
قلب پیامبر، جایگاه ابدی کلام آمده از آسمان. خداوند، امشب، داستان بینظیر خلقت را بر پیامبرش میخواند و سرود گوش نواز عبودیت و بشارت، از آبشارهای آسمان سرازیر است.
بر رازهای مگوی عالم گوش سپردهام.
خاکیاش! کلام خود را در خود احساس کردهاند.
دروازههای گشوده آسمان را در شب قدر و غوطهور باید شد در نور تابان آسمان و نفس باید کشید در نزول آیات مقدس.
سه شنبه 3 مرداد 1398برچسب:, :: 16:2 :: نويسنده : 2lone
رمضان آمد و روان بگذشت بود ماهی به یک زمان بگذشت شب قدری به عارفان بنمود این معانی از آن بیان بگذشت . . . عید فطر بر شما مبارک
سه شنبه 3 مرداد 1386برچسب:, :: 16:0 :: نويسنده : 2lone
امام صادق(ع)میفرماید: هرگاه دعاکردی گمان کن که حاجتت بردر خانه ایستاده است. یعنی انقدراعتمادبه برآورده شدن خواسته ات داشته باش گویی هم الان خواسته ات روبروی تو ونزدیک به توست. سه شنبه 3 مرداد 1398برچسب:, :: 15:11 :: نويسنده : 2lone
عطر آش نذري همسايه و صداي ربّناي استاد،
تمناي دلم
را آشکارتر ساخته است تا من عاشقانهتر
به ختم
شميم عاشقيام بپردازم و آل عمران دلم را
در عدد سي فرياد کنم.
"ربّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ اِذ هَدَيتَنا و هَب لَنا مِن لَدُنکَ رَحمَة اِنَّکَ انتَ الوهّاب
اي خداي آسمانيِ دلِ خاکيام "رُدَّ کُلَّ غَريب"، مرا به کلبهات بازگردان.
مني که دَم عاشقيات، گِل وجودم را بيدار ساخت، با نسيم نوازشت دوباره بيدارم ساز؛
اي کسي که "عَلي کُلِّ شَيءٍ قَدير"ي .
بار الها، ببخشا که من ِ خاکي، آلوده دنيا گشتهام.
روزهدار، سالگرد عاشقیت، سالگرد روزهداریت مبارک باد!!!
چهار شنبه 14 تير 1386برچسب:, :: 16:17 :: نويسنده : 2lone
كاش از دلبر نشاني داشتيم بر سر كويش مكاني داشتيم از براي مهدي صاحب زمان كاش در دل جمكراني داشتيم
*ميلاد با سعادت منجي عالم بشريت بر تمام منتظران آن حضرت مبارك باد*
از خداوند متعال براي شوهرخواهرتان طلب آمرزش وبراي بازماندگان صبر خواهانيم. ازطرف بچه هاي كلاس
خانم قنبري مصيبت وارده را به شما و خانواده ي محترمتان تسليت عرض ميكنيم، غم آخرتون باشه مارم تو غمت شريك بدون..
تا می توانی جوانی کن و جوان باش اما یادت نرود که درگذشت زمان را چاره ای نیست که درمان کند و این ناچاری به خاطر این است که قدر جوانی ات را بدانی روزت مبارک ای جوان ! امروز از برگشت فردا خداحافظ از ما چه می ماند تنها خداحافظ از خش خش پاییزیک مشت خاکستر در گوش گهواره لالا خداحافظ یک روز می افتد چشمت به چشمانم با آنکه میدانم اما خداحافظ با یک نگاه سردگفتی خداحافظ کردی چنین رسوا مارا خداحافظ در دفتر عشقم پر درد و پر مشقم من مینویسم بازبا ما خداحافظ گفتی که می آیی گفتی و سر میشد تقدیرمان این بود دوستان خداحافظ یک شنبه 4 تير 1386برچسب:, :: 10:31 :: نويسنده : 2lone
اینم از پایان کلاس های ترم 4بچه های فقه حقوق..... امتحانام تموم شدیکی داره حسرت میخوره که چرا کوتاهی کرد یکی خوشحاله که بازم موفق شد.قبول دارین کلاس باحالی داشتیم؟؟؟؟؟؟؟؟داریم. خواهیم داشت!!همتون یجور خاطره شدید..هممون دلمون برای همدیگه تنگ میشه ازشیطنت ها گرفته تا عنق بازی و نخاله بازی هم...واسه دیر اومدن های آقای میثم محمدی...واسه در زدن های الکی آقای خانجانی وسوال پیچ کردنش با استادسبحانی..واسه تیکه پرانیه آقای زارعی شوخیاش...واسه آقای پورمجاهد که با یه لحن شیرین سوال میپرسید و عربی حل میکرد..واسه سکوت خانم جاسمی واسه پچ پچ کردن جانم خزایی و کفراجی که هیچ وقت کم نیاوردن جلو تذکر های استاد سبحانی...واسه عروس داماد عزیزمون که بنده خیلی دوسشون دارم و خوشبختیشونو آرزو میکنم...واسه خانم شمع خانی و صادقی که همیشه سرشون تو جزوه نوشنن بود وخدایی 20حقشون بود..واسه آقای تمجید که هممون معترفیم به اینکه همکلاسیه بامزه ایه و فقط الکی اذیتش میکنیم چون هممون دوسش داریم..واسه آروم بودن خانم عبدی و پر هیجان بودن آقای زانیار عبدی..واسه خانم پاینده و غر زدناش که استاد بسه خسته شدیم...واسه آقای سحاب فیض که همیشه برام سوال میشد که توکلاس کجا نشسته صداش از کجا میاد؟؟واسه آقای روزبه وقتی با مبایلش لری جیلی شیرین حرف میزد و همیشه توکلاس کج میشست..آقای سیفی هم (داماد)هیچوقت کسی خندشو ندید!!!واسه آقای گلی که این اواخر فهمیدم خیلی آدمه شوخیه و نبودنش تو کلاس خیلی مشخصه...واسه آقای رحیمی معتاد کلاس...(آقا جان دوس دارم بهت بگم معتاد مشکلیه؟؟)که هیچوقت نفهمیدم چطور امتحان به این سرعت مینویسه وقبولم میشه.....ماشالاواسه دعوا کردنش با آقای زارعی که تو وبلاگ سایه ی همو میزدن و از این ور با یه هیجان خاص از باحالی و خوبی های آقای زارعی حرف میزد که من به دوستیشون حسودیم میشد...وآقای بهنام فلاح حسینی که استاد سبحانی هیچوقت فامیلیشو درست نگفت...واثبات شدن معرفتش برای بنده توامتحانا....واسه خانم محمدی رضوان که هم توکلاس بود هم تو جزوه هم تو بحر حرفای اساتید...کلا پایه بود..واسه خانم الهه محمدی دوست خوبم که خیلی دلسوز و غیر پیش بینی بود..تازه یبار واسم 1شارژ 5هزاری خرید..از خانم عباسی چی بگم که تکه بخدا...من که عاشقشم...تو اخلاق تو درس تو معرفت همش 20. ...دلمون واسه خانم خدیجه محمدی با خنده های شیرینش و سوالای کنجکاوانش تنگ میشه..واسه خانم فرخی.ندا کاظم پور که دختر شیرینیه...و واسه خانم تقی نژاد که همیشه با یک تک ضربه به در وارد کلاس میشد...همه هم با این حرکت حال میکردیم...اوه واسه آقای محمودیه باحال مرموز،تیز،فوق العاده شوخ و بامزه...با اون تقلب کردناش ...واسه کلاسای 31و 32طبقه 3واسه ردیف آخر کلاس واسه آبدار خونش که میرفتیم قند 2در میکردیم...واسه چپ چپ نگاه کردنای استاد نیازی و مجزی بودن استادرضوانی....هر چند این 3ماه هم به سرعت میگذره ولی از این فرصت استفاده کنید برای ترم بعد بیشتر همو بشناسید نزارید حسرت زمان از دست رفته رو بخوریم.....من دلم واسه تک تکتون تنگ میشه و همتونو از ته دلم دوست دارم...از این که اومدم به این کلاس خیلی خوشحالم چون همتون باحالید....فاطمه قنبری پنج شنبه 18 خرداد 1398برچسب:, :: 16:40 :: نويسنده : 2lone
دقت کردین لذتی که سواری بر خر شیطون هست تو سواری لامبورگینی نیست!! دقت کردین بعضی از آدم ها شبیه سوراخ های اول کمربندن همیشه هستن اما هیچ وقت به کار نمیان دقت کردین به این شعر "میازار موری که دانه کش است" این شعر نشون میده که ما ایرانیها از قدیم یه جورایی کرم داشتیم.. دقت کردین یه سری از کارهای اداری هست که هیچوقت لازم نیست خود آدم انجامشان بدهد.اطرافیان زحمت اش را میکشند.یکی از این کارها گرفتن شناسنامه آدم است ودیگری هم باطل کردن اش. دقت کردین با کار خوابیدن آدمم کار دارن؟قبل 12بخوابیم میگن مرغی؟بعد 12 بخوابیم میگن جغدی؟راس 12 بخوابیم میگن بمیر بابا یااین سر وقت خوابیدنت....چه غلطی کنیم بالاخره؟ تا حالا دقت کردین شانس یه بار در خونه ی آدم رو میزنه بد شانسی دستش رو از روی زنگ بر نمیداره بدبختی هم که کلا کلید داره.. دقت کردین در کشور من مردم با نفرت بیشتری به بوسیدن دو عاشق نگاه میکنن تا صحنه ی اعدام.. زیستن این مردمان خطرناک است دقت کردین تو فیلم های خارجی پلیس شش تیغ کرده و مرتبه و کلت دستشه ومجرم ریشو ونامرتبه وکلاشینکف دستشه اما تو فیلمای ایرانی کاملا برعکسه دقت کردین وقتی دعواتون تمام میشه با یکی تازه جواب های خوب به ذهنتون میرسه دقت کردین هر معلمی که میومد میگفت شما بدترین کلاسی بودین که تا حالا داشتم؟ تاحالا دقت کردین شیرین ترین قسمت خواب اون 5 دقیقه بعد از آلارمه موبایله دقت کردین بزرگترین دروغ پشت تلفن چیه ؟سلام رسوندن بچه ها.. دقت کردی یکی از سخت ترین کارهای دنیااینه که بخوای برای یکی دیگه توضیح بدی دقیقا چه مرگته؟؟ دقت کردین همیشه خنده دار ترین موضوعات زمانی به مغزت میرسه که وسط مراسم ختمی؟ تاحالا دقت کردین وقتی سر سفره نشستی به یارو میگی نمک بده اول برای خودش میریزه بعد میده به تو دقت کردین نشده یبار جعبه دستمال کاغذی رو باز کنیم برگ اول مثل بچه آدم بیاد بیرون دقت کردین هیچ لذتی مثل این نیست دو روز پیش تخمه خورده باشی امروز یکیشو رو فرش پیدا کنی دقت کردی جعبه پیتزا مربعی شکله ولی توش دایره است ماهم مثلثی میخوریمش دقت کردی وقتی حوصلت سر میره اولین جایی که میری سر یخچاله؟ دقت کردی استرس و رقابتی که واسه انتخاب واحد هست...واسه خود قبولی تو دانشگاه نیست سه شنبه 16 خرداد 1398برچسب:, :: 14:27 :: نويسنده : 2lone
ادامه در ادامه مطلب دوست دارم وقتي اين عكسارو ميبيني بدونم ياد چي ميفتي حتما تو نظراتت بگو... ادامه مطلب ... سه شنبه 16 خرداد 1398برچسب:, :: 13:35 :: نويسنده : 2lone
1- متن استفتاء از آیتالله صافی گلپایگانی و پاسخ آن:
" مدتی است عده ای اجیر شده که عمدتاْ از ضد انقلاب خارج از کشور می باشند، در فضای اینترنت ؛ سایت ها و وبلاگ های خود به راحتی به امام مظلوم شیعیان حضرت امام هادی(ع) اهانت و جسارت می کنند ( طراحی جوک، کاریکاتور، فحاشی، دروغ بستن و ...) حکم این افراد چیست؟ آیت الله صافی گلپایگانی:
چنانچه اهانت و جسارت به حضرت نموده باشد مرتدند . والله اعلم "
2- متن استفتاء دیگری از آیتالله مکارم شیرازی و پاسخ آن:
" با سلام و احترام؛
نظر به اینکه اخیراً فردی به نام شاهین نجفی که از خوانندگان موسیقی در خارج از کشور است در قالب متن شعر و ارائه تصویری موهن به ساحت مقدس حضرت بقیه الله (روحی فداه) و حضرت امام علی النقی الهادی (علیه السلام) و حضرت امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) اهانت کرده و در راه ترویج این اهانت فایل صوتی و تصویری آن را در پربیننده ترین سایت های اطلاع رسانی قرار داده است.
خواهشمند است تکلیف شرعی شیعیان و دوست داران اهل بیت (علیهم السلام) را در این خصوص بیان فرمایید.
آیت الله مکارم شیرازی:
بسمه تعالی
هرگونه اهانت به مقام شامخ امامان معصوم (علیهم السلام) و توهین آشکار به آنها اگر توسط فرد مسلمانی صورت گیرد موجب ارتداد است و اگر توسط غیر مسلمانی باشد داخل در عنوان سابّ النبی(صلی الله علیه وآله) است. "
3- متن استفتاء دیگری از آیتالله مکارم شیرازی و پاسخ آن:
" خدمت حضرت آیت الله مکارم شیرازی
سلام علیکم
چند وقتی است توهین به امام مظلوم ما حضرت هادی (ع) در سایتهای و وبلاگهای و فضای مجازی افزایش یافته است . اخیرا خواننده ای فراری آهنگی اجرا کرده که سراسر توهین و هتاکی به ائمه معصومین از جمله امام هادی و حضرت بقیه الله الاعظم و حضرت امام رضا (ع) میباشد
خواهشمندیم بفرمایید حکم این فرد چیست ؟
…
با اهداء سلام و تحیت
جواب: اگر از روی علم و عمد باشد مرتد می شود و بردیگران لازم است که نهی از منکر کنند
همیشه موفق باشید
دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی / بخش استفتائات "
جالب اینجاست که این خواننده قبلا در ترانه های خودش به همه جور صفات اخلاقی وحشتناک خودش (همجنس گرایی،خود ارضایی ،زنای گروهی و ...(هزار تا چیز دیگه)) صریحا اعتراف کرده و اینبار در مصاحبه با BBC فارسی و در کمال وقاحت اعلام کرده: " این کاریه که باید میشد و من رسالتم رو به عنوان هنرمند انجام دادم " و گفته که این کار اون توهین نبوده و این درحالیه که که عکس آلبوم جدید این خواننده به قدری وقیح هست که حتی نمیتونم توضیح بدم .فقط در همین حد که کاریکاتوری از گنبد طلایی امام هشتم هستش و آهنگی که در اون وحشتناک ترین توهین هارو با خونسردی تمام به امام هادی(ع) میکنه.
توهین هایی که قبلا به حضرت عیسی، موسی، پیامبر اسلام و ملائکه مقرب الهی و دیگر مقدسات یکتا پرستی شده بود .
در همین رابطه، شبکه صدای آمریکا علیرغم وقوف به جایگاه حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی ، به خاطر فتوای ایشان مبنی بر ارتداد توهین کنندگان به ساحت امامت و ولایت، در جایی ایشان را "یکی از معممین قم" [!] می خواند و در جایی دیگر از زبان به اصطلاح کارشناس خود عنوان می کند: «آقای صافی گلپایگانی یکی از آیت الله های سنتی هستند.»
در حالی که همین به اصطلاح کارشناس، با بی بهرگی از ساده ترین و کمترین آگاهی های عقیدتی و دینی، امام هادی(ع) را امام "یازدهم" [!] شیعیان معرفی می کند.
"علیرضا نوری زاده" پای ثابت صدای آمریکا نیز در فرصتی دیگر، روشنفکران داخلی و خارجی را به مقابله با فتوای آیت الله العظمی صافی گلپایگانی فراخواند. او ضمن برآشفتگی از حکم فقهی معظم له، ایشان را "یک ملای معمولی" [!] توصیف کرد و فی المجلس به طرح شایعاتی سخیف در جهت تخریب وجهه این مرجع دینی مبادرت ورزید که به جهت مراعات حریم اخلاق و ادب، از بازنشر جزئیات بی ارزش آن معذور است.
اما روی دیگر این شارلاتانیزم رسانه ای، بها دادن به روحانی نماهایی است که با عوام فریبی، فتنه انگیزی و ترویج انگاره های التقاطی، تلاش می کنند در صفوف متحد امت اسلامی تفرقه بیفکنند و انحراف بیافرینند.
به عنوان نمونه، در اغلب مواردی از این دست، یکی از همین روحانی نماها یعنی "حسین کاظمینی بروجردی" را -که صریحا به سوءاستفاده از باورهای مذهبی و عواطف دینی مردم با نیت وصول به مطامع جاه طلبانه خود، اقرار نموده است- به عنوان "مرجع شیعه" مطرح کرده و دائما از نامبرده با لقب "آیت الله" یاد می کنند.
درباره وبلاگ به وبلاگ ما خوش آمدید موضوعات آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||||
|